بخش اول
موضوع تورم، تحریم پذیری، کاهش ارزش پول و لزوم یا عدم لزوم جبران کاهش ارزش پول در دهههای اخیر، از مباحث مورد ابتلا و چالشبرانگیز محافل اقتصادی و فقهی بوده است که به عقیده برخی کارشناسان بی ارتباط با اعتباری بودن پول رایج کشور نیست. به همین خاطر برخی صاحب نظران برای برون رفت از این معضلات ایده به کارگیری انواع دیگر پول به جای پول اعتباری را مطرح کردهاند.
با توجه به نقش مبنایی طلا در بنای ساختارهای اقتصادی به واسطه حفظ ارزش پول، برخی کارشناسان اقتصادی بر اهمیت این فلز به عنوان «مبنای پولی معیشت اسلامی» تاکید میکنند و در مقابل شماری از اساتید فقه الاقتصاد با نفی انتساب هر گونه پولی به اسلام، علاج مشکلات اقتصادی پولی و بانکی از قبیل تورم و کاهش ارزش پول و تحریم پذیری را در اصلاح رویهی ناکارآمد بانک مرکزی در مدیریت حجم نقدینگی می دانند.
در همین راستا پایگاه فقه حکومتی وسائل، در بررسی پروندهای با عنوان «پولطلا» به گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین سیدعباس موسویان، رئیس شورای فقهی بانک مرکزی پرداخت که در ادامه بخش نخست آن را مشاهده میکنید.
ایده پولطلا و جایگزینی آن با پول اعتباری در نظام اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما این ایده چه میزان امکانپذیر است؟
من ابتدا اشاره ای به مبانی این دیدگاه خواهم داشت و بعد به بررسی این دیدگاه خواهم پرداخت. افرادی که بحث درهم و دینار و یا پول طلایی را مطرح میکنند، معمولا سه اعتقاد دارند و بر اساس آن سه اعتقاد این دیدگاه را مطرح میکنند. اعتقاد اولشان این هست که طلا و نقره را به عنوان پایه یک پول اسلامی میشناسند و معتقدند درهم و دینار یک پول اسلامی است و اگر ما بازگردیم به سیستم طلا و نقره، به یک نحوی اقتصاد و پول اسلامی را زنده کردهایم.
خواصی را هم به اعتقاد خودشان برای پول درهم و دینار مطرح میکنند که اگر این پول در سیستم اقتصادی مطرح شود، از آن مزیتها منتفع خواهیم شد. ایشان از حفظ ثبات سطح عمومی قیمتها به عنوان مهمترین این مزیتها یاد میکنند و میگویند اگر به پول درهم و دینار بازگردیم این نوسانات قیمت ناشی از تورم و کاهش ارزش پول را نخواهیم داشت و بدین صورت مشکلات اقتصادی اساسا سالبه به انتفاء موضوع خواهند شد.
نکته دومیکه این بزرگوران به آن اعتقاد دارند این هست که طلا در طول تاریخ نشان داده که از یک ارزش ثابتی برخوردار بوده است و توانسته است که قدرت خرید خودش را در اقتصادها حفظ کند. مثالهای مختلفی هم میزنند مبنی بر اینکه هر گرم و یا هر مثقال طلا قبلا برابری میکرده است با چه میزان از کالا و خدمات و الان چه برابری دارد و اگر ما پول طلا را امروز جایگزین پول اعتباری کنیم از این معضل اقتصادی در امان خواهیم بود و ارزش پول ملی ثابت خواهد ماند.
نکته سوم اینکه مدعیان پول اعتباری معتقدند که تورم و کاهش ارزش پول جزء ذاتیهای پول اعتباری است و اگر ما پول اعتباری داشته باشیم به ناچار باید به تورم و کاهش ارزش پول تن دهیم. به عبارت دیگر پول اعتباری را مساوی و ملازم با این پدیدهها میدانند.
پول اسلامی مبنای تاریخی ندارد / درهم و دینار پولهای ایرانی و یونانی
ما اگر یک بررسی دقیق داشته باشیم به این نتیجه میرسیم که هر سه مبنای این بزرگوران اشکال دارد. اولا اینکه از تاریخ پول اسلامی بر مبنای درهم و دینار به دست نمیآید. دینار پول یونانیها و رم باستان بوده که اعراب صدها بلکه هزاران سال قبل از ظهور دین اسلام، در اثر ارتباطات تجاری که با رمیها داشتند، اصطلاحا با پول طلای رمیکه همان دینار نامیده میشد آشنا بودند و چون جزیرة العرب یک حکومت مقتدری نداشت در نتیجه پول مقتدری هم نداشت، بنابراین اعراب در مبادلات بینالمللیشان از دینار استفاده میکردند و بعد رفته رفته در معاملات داخلی شان هم از دینار استفاده کردند.
از این رو دینار پول اسلامی نبود بلکه پول رمی بود؛ وقتی که پیامبر اکرم(ص) مبعوث شدند این پول به عنوان مبنای معاملات همچنان در جزیرة العرب رایج بود. دینار این تاریخ را داشت و همین طور درهم یک پول ایرانی بود که حکومتهای ساسانی در ایران از آن استفاده میکردند و سابقه آن در ایران البته به قبل از ساسانیان هم میرسد که باز اعراب به جهت ارتباطات تجاری و معاملاتی که با ایرانیان داشتند پول درهم را نیز محور معامله قرار میدادند. این پول هم ابتدا در سطح بینالمللی رایج بود و بعد به تدریج در معاملات داخلی شان هم رواج یافت.
صدر اسلام و سیستم اقتصادی دوپولی بدون رابطه مشخص در بلاد مسلمین
بنابراین وقتی ما جزیرة العرب را در آستانه ظهور اسلام مطالعه میکنیم میبینیم که یک سیستم دوپولی با یک رابطه غیر تعریف شده بر قرار بوده است. یعنی یک پول دینار بوده از جنس طلا و یک پول نقره بود به نام درهم که رابطه شان هم تعریف شده نبوده است. به عبارت دیگر این طور نبوده که رابطه یک به ده داشته باشند؛ گاهی این رابطه به یک به هشت و گاهی هم به یک به پانزده میرسید. یعنی در ازای یک دینار گاهی هشت درهم و گاهی پانزده درهم و گاهی حتی بیش از این مقدار هم معامله میشد که در برخی از مقاطع تاریخی تا سی و پنج درهم هم نقل شده است.
بنابراین درهم و دینار صدها بلکه هزاران سال قبل از ظهور اسلام در دنیا شناخته شده بود و به تدریج وارد جزیرة العرب شده بود و به عنوان پول رایج جزیرة العرب درآمده بود و وقتی هم که دین اسلام ظهور کرد میبینیم که آقا رسول الله(ص) نسبت به درهم و دینار احکام زیادی دارند، منتهی همه برمیگردد به نحوه تعامل با درهم و دینار اما نسبت به خود درهم و دینار هیچ تغییری اعمال نمیکنند و برای حاکمان بعد از خود هم سفارشی در این خصوص نمیکنند. بله، نسبت به تقلب در این پول و نیز تراشیدن برای کاهش وزن و یا دستکاری در عیار آن هم در کلام پیامبر اکرم(ص) و هم ائمه اطهار(ع) منع و نهی صورت گرفته است.
همین طور در رابطه با ضرب پولهای تقلبی که ظاهرش پول اما باطنش پول نبود نهی فرمودهاند و به طور کلی احکام زیادی از این سنخ داریم، اما این ادعا که درهم و دینار به عنوان پول اسلامی در کلام معصومین(ع) مطرح باشند، مردود است. پیامبراکرم(ص) در سیره عملی معاملاتی خود و مسلمانان این پول را پذیرفته بودند اما به نه به عنوان پول اسلامی.
بعد از پیامبر(ص) هم در زمان خلافت خلیفه اول و دوم و سوم و حتی در زمان خلافت امیرالمومنین(ع) ما تغییری نسبت به درهم و دینار نمیبینیم. همین درهم و دینار با تصویر پادشاهان رم و ایران در میان مسلمانان رایج بود و به تدریج خود مسلمین ضراب خانههایی در شهرهای اسلامی به وجود آورده بودند که با همان نقش و نگارها سکهها را ضرب میکردند به خصوص بعد از خلیفه دوم که فتوحاتی در ایران و رم داشت، ضرابخانههایی مصادره شدند و همان ضرابخانهها هم درهم و دینار را با نقش و نگار پادشاهان ایرانی و رمی ضرب میکردند، تا اینکه خلافت به امیرالمومنین(ع) میرسد.
در زمان خلافت ایشان حضرت اقدام به تغییراتی در ظاهر این پول میکنند. یعنی نقش و نگارهای شاهان ایران و امپراطوری رم را حذف میکنند و به جای آن سورههایی از قرآن را حک میکنند. بنابراین حضرت تغییرات صوری از این سنخ در درهم و دینار ایجاد میکنند، اما در عیار و وزن آنها هیچ تصرفی نمینمایند.
البته این مطلب بیش تر در نقلها آمده است و متاسفانه به جهت کوتاه بودن عمر حکومت ایشان و درگیری ایشان با سه جنگ بزرگ، فرصت رواج و شایع نمودن این پول در بلاد اسلامی به وجود نیامد در نتیجه الان در موزهها آثاری از این پولها نمیبینیم و در دوران حکومت معاویه، امویان و مروانیان این پول با صورت اسلامی هم رها میشود و دوباره همان درهم و دینار مرسوم در همه بلاد اسلامی ضرب میشود تا زمان عبدالملک بن مروان؛ در زمان عبدالملک مروان قلمرو حکومت اسلامی خیلی توسعه یافته بود و تقریبا از انتهای ایران از کشورهایی مثل افغانستان و پاکستان امروز و تا نزدیک به اسپانیا میرسید و یک قلمروی خیلی وسیعی داشت.
از طرف دیگر به جهت سوء استفادهها، انواع دینارها و درهم ها در جامعه رواج پیدا کرده بود یعنی دینارهای متفاوتی با عیارهای مختلف و وزنهای مختلف به گونهای که دینارهای صحیحی که در زمان پیامبر اسلام(ص) رایج بوده گمشده بود و نمیدانستند در زمان آن حضرت بر کدام دینار از جهت وزن و عیار خمس و زکات و سایر احکام مربوط به نقدین جریان داشته است.
همین اتفاق نسبت به درهم هم رخ داد و روایات زمان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام را هم اگر مطالعه بفرمایید ما اسامی مختلفی از دراهم و دنانیر را میبینیم. این مسئله باعث شد که عبدالملک بن مروان به این فکر بیفتد که یک پول منضبط و تحت اشراف خود ضرب کند.
در همین راستا مشورتهای زیادی گرفت و از جمله از امام باقر(ع) مشورت گرفت و آن حضرت هم، نسبت به وزن و هم نسبت به عیار و هم کیفیت شکل ظاهری آنها راهنماییهایی کردند و از آن روز درهم و دیناری موسوم به درهم و دینار اسلامی ضرب میشود که در تاریخ دارد از شیشه و بلور سنجههایی را طراحی میکنند و این را میفرستند به ضرابخانهها که از این به بعد سکهها با این سنجهها ضرب شوند.
از این تاریخ این سکهها تبدیل به شاخصهای درهم و دینار میشوند. البته بازهم ما شاهد تغییر و تحول در ضرب سکهها هم از طرف حکومتها و هم از طرف ضراب های خصوصی هستیم. بنابراین ما اگر بخواهیم در نقد مبنای اول یک جمعبندی داشته باشیم، میگوییم اسلام نه در زمان پیامبر اکرم(ص) و نه در زمان ائمه معصومین(ع) پول خاصی را به عنوان پول اسلامی معرفی نکرده است بلکه پول رایج در آن زمان را که درهم و دینار بود را تایید فرمودند و معامله با آنها را امضاء کردند.
از این رو وقتی میگوییم پول اسلامی اگر منظور این است که اسلام این پولها را تایید فرموده، ما هم این مطلب را قبول داریم اما اگر مراد این است که از دید اسلام این درهم و دینار پول انحصاری است و خودش آن را طراحی کرده است، مورد پذیرش ما نیست و از تاریخ و آیات و روایات و سیره و سنت حتی غیر از ائمه معصومین(ع) یعنی سایر خلفا هم چنین مطلبی استفاده نمیشود.
نوسان قیمت طلا و نقره در طول تاریخ خط بطلانی بر ادعای ثبات قیمت
مبنای دومیکه این دیدگاه به آن متکی است این هست که این عزیزان فکر میکنند که اگر پول صرف نظر اسلامی بودنش، از طلا و نقره باشد، ارزش خود را در طول تاریخ حفظ میکند و ما را از تورم و دیگر معضلات اقتصادی مصون می دارد و از این رو دیگر نیازی به مطالعات تاریخی نیست.
در پاسخ میگوییم که درست است که طلا قیمت خود را در مقابل سایر کالاها و خدمات تا حدودی حفظ کرده اما نقره فاقد این خصوصیت است. اگر طلا و نقره پول اسلامی بودهاند چرا نسبت به نقره ادعای حفظ ثبات قیمت را ندارند و آن را به عنوان پول اسلامی پیشنهاد نمیکنند. اگر قیمت نقره از آن زمان تا کنون را بسنجید میبینید که صدها برابر کاهش ارزش داشته و رابطه تقریبی یک به ده نسبت به دیناری که در زمان پیامبر اکرم(ص) رایج بوده الان به یک به هزار رسیده و همچنین نسبت به سایر کالاها و خدمات رابطه آن کاهش شدیدی پیدا کرده است.
بله، در خصوص طلا این دوستان خیال میکنند که این فلز ارزش خودش را نسبت به سایر کالاها و خدمات به صورت ثابت حفظ میکند اما مطالعه نوسانات قیمت طلا نسبت به کالاها و خدمات هم نشان میدهد که اینطور نیست ثبات قیمت داشته باشد. یعنی نه در صدر اسلام اینگونه بوده که قیمت طلا در مقابل خدمات ثابت باشد و نه بعد از آن بوده و نه الان اینگونه است.
در بررسی صدر اسلام اگر به زمان خلافت خلیفه دوم نگاه کنیم، از جمله خطبههایی که او در آغاز خلافتش خواند مضمونش همین بود که مقدار دیناری که مبنای محاسبه دیه در زمان پیامبر اکرم(ص) بود با امروز متفاوت است زیرا قیمت دینارهای آن زمان با امروز متفاوت است و اگر بخواهیم دیه انسان را با ارزش واقعی دینار امروز نسبت به کالاهای واقعی در نظر بگیریم باید بیست و پنج درصد دیه را نسبت به پول طلا و پنجاه درصد هم نسبت به پول نقره افزایش دهیم.
این نشان میدهد که در عرض دو سال پول طلایی ارزش خودش را از دست داده بود و پول نقرهای هم پنجاه درصد ارزش خودش را از دست داده بود. و همان موقع خلیفه دوم دستور میدهد که ملاک محاسبه دیات نرخ جدیدی از درهم و دینار باشد. اما مبنای محاسبه دیه اگر شتر بود قیمت آن تغییر نمیکرد و با همان قیمت محاسبه میشد. پس این جریان تاریخی نشان می دهد که ارزش درهم و دینار حتی در همان صدر اسلام هم ثابت نبود.
همین طور مقریزی که از مورخین قرون اولیه اسلام است در کتاب تاریخش میگوید، در اثر فتوحاتی که حکومت اسلامی هم از جانب شرق سرزمین های اسلامی و هم از سمت غرب آن داشت، حجم پول طلایی زیادی وارد کشورهای اسلامی به خصوص مرکز حکومت اسلامی یعنی مدینه شد که موجب افت شدید قیمت کالاهای مختلف گردید، بعد در کتاب خودش شروع به نقل یک لیست بلند از کالاهای اساسی مورد احتیاج مردم در آن زمان می نماید که به طور مثال قیمت شتر و یا سایر کالاهای دیگر چه میزان کاهش ارزش پیدا کردند. این گزارش تاریخی مربوط به زمان خلیفه سوم است یعنی در یک دوره سی ساله چه میزان نوسانات قیمت هم نسبت به دینار و هم نسبت به درهم صورت گرفته است.
قیمت طلا همیشه بیانگر ارزش واقعی کالاها نیست
در نتیجه این طور نیست که اگر پول طلایی باشد حتما ثبات قیمت خواهیم داشت، در صدر اسلام که این گونه نبوده و الان هم که دیگر کاملا واضح است که طلا ثبات قیمت ندارد. به طور مثال شما همین ده یا بیست سال اخیر را اگر مطالعه کنید میتوانید نوسانات قیمت طلا را ملاحظه کنید؛ تقریبا هر انس طلا از 600 دلار به 1800 دلار و بعد از 1800 دلار به 1100 دلار نوسان قیمت داشته و الان هم تقریبا رسیده به 1490 دلار که یعنی طلا بین 600 تا 1800 دلار نوسان قیمت داشته است. بنابراین اینطور نیست که قیمت طلا همیشه بتواند بیانگر ارزش واقعی کالاها باشد.
حتی همین امسال میلادی را اگر شما ملاحظه کنید بازهم نوسان قیمت حداقل 10 درصدی را در طلا مشاهده خواهید کرد، آن هم فقط در یک سال. پس این طور نیست که اگر ما پول را به طلا پیوند زدیم حتما ثبات قیمت و ارزش خواهیم داشت. این نکته هم به شهادت تاریخ و هم از گزارشهای ماهیانه و سالانه سایتهای اعلام نرخ طلا که نوسانات قیمت آن را به صورت نموداری نمایش میدهند قابل فهم است.
دوستان مدعی پولطلا معتقدند که نوسان قیمت این پول با ضرب و ذوب به هنگام آن قابل کنترل است.
بله کنترل آن در داخل کشور ممکن است اما بعد با دو پدیده بسیار خطرناک مواجه خواهید شد، چون طلا یک فلز گرانقیمت جهانی است و فقط کاربرد داخلی ندارد. اگر شما به زور ارزش طلای داخلی را کمتر از قیمت جهانی آن نگاه دارید، نتیجه آن خروج گسترده طلا از کشور میشود. یعنی خیلی از افراد اقدام به خرید طلا به صورتهای مختلف از قبیل سکه و جواهر و زیورآلات میکنند و بعد از کشور خارج میشوند و خیلی راحت در عراق و افغانستان و پاکستان و ... میفروشند.
بانک مرکزی این خروج طلا از کشور را با ابزارهای قانونی نمیتواند کنترل کند؟
خیر، قابل کنترل نیست؛ چون طلا قیمت بسیار بالایی دارد با وزن خیلی کم. شما یک کیلو طلا را خیلی راحت میتوانید تبدیل کنید به ورقهای خیلی کوچک و در میان اشیاء جاسازی کنید. مواد مخدر هم نیست که با سگ قابل ردیابی باش؛ به سهولت میتوان آن را از مرزهای پهناور ایران خارج کرد و لازم هم نیست حتما از فرودگاه و مبادی رسمیکشور خارج شوند که بازرسی صورت گیرد.
همین الان کولبرها چه میزان کالا از مرزها جابه جا میکنند، حال اگر ببینند که قیمت طلا در خارج از کشور بالاتر است، آن را هم خارج میکنند. همین طور اگر قیمت طلا در ایران بالاتر باشد باز عکس ماجرا یعنی ورود طلا به کشور هم مشکلآفرین خواهد بود چراکه سایر کالاها و داراییهای با ارزش واقعی خارج میشوند.
بنابراین نه ایران بلکه هیچ کشوری نمیتواند قیمت طلا را در خود تثبیت کند و ثابت نگاه دارد. به همین جهت شما میبینید که همه کشورها طلا را رها کردهاند. ممکن است پول خودشان را تثبیت کنند اما با طلا کاری ندارند چون می دانند به هر شکلی که به قیمت آن دست بزنند وضعش بدتر میشود.
پولطلا در معاملات نسیه متعارف کارایی ندارد
بنابراین نکته دومی که به عنوان یکی از پایههای این نظریه یاد میشود این است که این دوستان خیال میکنند که اگر پایه طلا باشد دیگر همیشه ثبات قیمت را به دنبال خواهد داشت که بطلان این ادعا به وضوح روشن شد.
بله ممکن است کسی اثبات کند که طلا در یک مقطع بلندمدت هزار ساله و پانصد ساله از ثبات قیمت مناسبی بهره مند بوده، اما این مقدار ثبات قیمت برای محور معاملات قرار گرفتن یک پول کفایت نمیکند چون ملاک و معیار در پول، ثبات نسبی قیمت در روزمره است. یعنی من اگر الان معامله کنم که سه ماه دیگر پول آن را بپردازم، اگر موعد پرداخت قیمت طلا 20 درصد رفت بالا و یا 10 درصد پایین آمد باز هم همین مشکل نوسان قیمت را خواهم داشت.
معاملات نسیه متعارف در دنیا بین سه تا پنج سال است که زیر سه سال را میگویند کوتاه مدت و بالای پنج سال را هم بلند مدت میگویند. معاملات نسیه بین یک تا پنج سال رایج ترین معاملات نسیه در دنیا است. حال شما اگر همین الان در فضای وب، قیمت طلا نسبت به کالاهای مختلف همچون جو و گندم و نفت و مس و آلومینیوم و سایر کالاهای مورد نیاز جامعه را در بازه زمانی یک تا پنج ساله جستجو کنید، متوجه نوسانات قیمت آن خواهید شد. اینکه طلا در هزار سال قیمت خود را حفظ میکند به درد معاملات روزمره با مهلت پرداخت یک تا پنج سال نمی خورد.
این دوستان باید به دنبال پولی باشند که در این معاملات شش ماهه و دو ساله و ... بتواند ارزش خود را حفظ کند حال آنکه قیمت طلا الان روزمره عوض میشود و نوسان دارد. اگر قیمت سکه بهار آزادی و طرح امامی را در همین یک سال اخیر ملاحظه کنید میبینید چه میزان نوسان داشته است، از پنج میلیون صد هزار تومان الان رسیده به سه میلیون و نهصد هزار تومان...
ادامه دارد...
منبع: پایگاه تخصصی وسائل