سید مجید حسینی
در نظام مالی متعارف، جهت پاسخگویی به نیازهای ذینفعان مختلف جهت پوشش ریسک نوسانات نرخ ارز، از انواع گوناگونی از ابزارهای مشتقه ارزی استفاده میشود که قراردادهای آتی ارز، یکی از مهمترین آنها را شکل داده و به صورت گسترده مورد استفاده واقع میشوند. در این قرارداد، طرفین معامله متعهد میشوند که در تاریخ مشخصی در آینده، مقدار مشخصی از دو نوع ارز گوناگون را با نرخ توافقی مبادله کنند.
در نظام بانکداری و مالی اسلامی نیز تغییرات نرخ ارز وجود دارد و همین مسئله، اهمیت طراحی و استفاده از قراردادهای مشتقه ارزی در چارچوب منطبق با شریعت را مطرح میکند. در واقع، با توجه به اینکه نیاز به ابزارهای مشتقه (به ویژه جهت مسئله مدیریت ریسک)، یک نیاز واقعی است که در فضای اسلامی نیز قابلیت پذیرش دارد و با در نظر گرفتن این مسئله که قالبهای حقوقی متعارف ابزارهای مشتقه ارزی، میتوانند با ضوابط اسلامی در تعارض باشند، ضرورت طراحی قالبهای حقوقی جایگزین که از سازگاری کامل آنها با فقه اسلامی در مرحله طراحی اطمینان کافی وجود داشته باشد، احساس میشود.
نکته مهم در اینجا آن است که قالب حقوقی متعارف قرارداد آتی ارزی میتواند به صورتی باشد که چالش شرعی پیدا کند. به عنوان مثال، اگر متن قرارداد حقوقی یک آتی ارزی این طور تنظیم شود که طرفین در زمان حال به خرید و فروش ارز (بیع) اقدام نموده و تحویل ارز و ثمن را به آینده موکول کنند، این معامله ماهیت بیع کالی به کالی پیدا کرده و از منظر فقهی محل اشکال است. بنابراین، قالب حقوقی متعارف قرارداد آتی ارزی که در عمده سایر کشورها مورد استفاده واقع میشود، ممکن است با چالش شرعی مواجه شود و لذا نمیتوان در چارچوب اسلامی و در بازار پول و سرمایه کشور از این ابزار استفاده کرد.
به منظور برطرف نمودن چالش حقوقی مذکور، میتوان قرارداد آتی ارز را در قالب شرعی تعهد بیع در آینده و یا عقد صلح طراحی کرد. در قالب اول، فروشنده آتی ارز بر اساس قرارداد متعهد میشود تا در سررسید مشخص، مقدار معینی از یک ارز خارجی را به قیمتی که در زمان حال تعیین میشود، بفروشد. در مقابل، خریدار آتی ارز متعهد میشود که ارز مذکور را با مشخصات ذکر شده خریداری کند.
همچنین، به منظور جلوگیری از امتناع طرفین از انجام قرارداد، طرفین به صورت شرط ضمن عقد، متعهد میشوند مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد اتاق پایاپای بورس کالا بگذارند و متعهد میگردند تا متناسب با تغییرات قیمت آتی، وجه تضمین را تعدیل کنند. اتاق پایاپای از طرف آنان وکالت دارد تا متناسب با تغییرات، بخشی از وجه تضمین هر یک از طرفین را به عنوان اباحه تصرف در اختیار طرف دیگر معامله قرار دهد و او حق استفاده از آن را خواهد داشت تا در سررسید با هم تسویه کنند. در این روش، هر یک از متعهد فروش یا متعهد خرید میتوانند در مقابل مبلغ معینی، تعهد خود را در بازار ثانویه به شخص ثالث واگذار کنند. در این صورت شخص ثالث جایگزین طرفین در انجام تعهدات خواهد شد.
قالب حقوقی دوم (عقد صلح) نیز مشابه قالب حقوقی اول است. در واقع، فروشنده آتی ارز بر اساس قرارداد صلح، مقدار معینی از یک ارز خارجی را در مقابل قیمتی معین به خریدار آتی ارز صلح میکند. همچنین، متعهد میشود ارز مذکور را با مشخصات ذکر شده، در سررسید تحویل دهد. در مقابل، خریدار آتی ارز متعهد میشود که ارز مذکور را با مشخصات ذکر شده خریداری کند. وجهالضمان نیز به صورت شرط ضمن عقد لازم صلح در نظر گرفته میشود.
البته در الگوی منطبق با شریعت معاملات آتی لازم است علاوه بر شرعی بودن متن قرارداد، تدابیری اتخاذ شود تا معاملات در عمل صوری انجام نشود. لذا لازم است در آئیننامهها و دستورالعملهای اجرایی مواردی ذکر گردد؛ از جمله: در صورت تمایل خریدار امکان تحویل ارز وجود داشته باشد؛ سقفی برای حجم معاملات کل بازار، هر کارگزار و هر فروشنده در نظر گرفته شود تا از شکلگیری بحرانهای احتمالی جلوگیری شود و در نهایت، راهکارهایی برای شناسایی فروشنده آتی و میزان اعتبارش تعریف شود.
در پایان لازم به ذکر است هر چند قرارداد آتی ارزی متعارف نمیتواند به صورت کامل در چارچوب اسلامی مورد پذیرش واقع شود، اما میتوان با استفاده از ظرفیت فقه اسلامی قالب حقوقی آتی متعارف را طوری اصلاح نمود که با موازین شرعی سازگار گردد. خوشبختانه شورای فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار به خوبی در این زمینه ورود نموده است. به همین دلیل، در حال حاضر مسئله فقهی قرارداد آتی ارزی تا حد مناسبی برطرف شده و زمینه انتشار این ابزار در عمل فراهم است. لذا پیشنهاد میشود سیاستگذاران بازار پول و سرمایه کشور استفاده از این ابزار جدید را در دستور کار قرار دهند.
منبع: خبرگزاری ایبِنا