پژوهشکده پولی و بانکی در یادداشتی به آسیبشناسی انتشار اوراق مشارکت بانک مرکزی از دیدگاه فقهی و اقتصادی پرداخت. مساله اصلی این یادداشت استخراج چالشهای فقهی و اقتصادی اوراق مشارکت بانک مرکزی کشور است. بر همین اساس در این یادداشت به چند چالش فقهی که در انتشار اوراق مشارکت بانک مرکزی وجود دارد، پرداخته شده است. برخی از مهمترین این چالشها شبهه فقدان طرحهای سودده اقتصادی، شبهه واقعی نبودن نرخ سود پرداختی به دارندگان اوراق، عدم قصد مشارکت به دلیل اطلاعرسانی نکردن فعالیتهای اقتصادی مبنای انتشار اوراق است که در این نوشته به آنها اشاره شده است. علاوه بر چالش های فقهی در این یادداشت به برخی مشکلات اقتصادی اوراق مشارکت نیز اشاره شده است. مطابق این پژوهش این کاستیها شامل هزینهبر بودن انتشار اوراق، ناسازگاری عقد مشارکت با ماهیت کوتاهمدت عملیات بازار باز، عدم امکان مسدود کردن وجوه، نبود بازار ثانویه منسجم و تعهد بازخرید پیش از سررسید و تحمیل هزینه به بانکهای عامل بابت عاملیت و بازخرید اوراق می شود.
بعد از ذکر این چالش ها در نهایت نتیجه گرفته شده که بهترین گزینه آن است که بانک مرکزی برای انجام عملیات بازار باز اوراق بهادار منتشر نکند؛ بلکه این عملیات را با استفاده از خرید و فروش اوراق بهادار دولتی در بازار ثانویه انجام دهد. اگر به هر دلیل (برای مثال نبود بازار ثانویه اوراق بهادار دولتی) بانک مرکزی در کوتاهمدت به انتشار اوراق بهادار در بازار اولیه مجبور شود؛ باز هم اوراق مشارکت بهترین گزینه نیست و میتوان سایر ابزارهای سالمی را به کار برد که با ویژگیهای عملیات بازار باز سازگارتر است (مانند صکوک اجاره) در نهایت اگر بانک مرکزی قصد دارد از ابزار اوراق مشارکت برای انجام عملیات بازار باز استفاده کند، باید به چالشهایی که در این یادداشت به آنها اشاره شد توجه کند و برای رفع آنها تدابیری بیندیشد.
در پایان این یادداشت چند توصیه برای کاهش چالشهای فقهی اوراق مشارکت بانک مرکزی در کوتاهمدت پیشنهاد شده است: به منظور حل مشکل «فقدان طرحهای سودده اقتصادی»، بانک مرکزی در دورهای که قصد انتشار اوراق را دارد فعالیتهای سودده خود را (حداقل به میزان اوراق) بهطور دقیق و جزئی احصا کند. جهت حل شبهه «واقعی نبودن نرخ سود پرداختی»، بانک مرکزی برای طرحهای سودده مبنای انتشار اوراق «صورت سود و زیان» تهیه کند.
برای حل شبهه «عدم اطلاع رسانی در مورد فعالیتهای مبنای انتشار اوراق»، بانک مرکزی پیش از انتشار اوراق فعالیتهای سودده مبنای انتشار اوراق را اعلام عمومی کند. به منظور حل مشکل «هزینه بر بودن انتشار اوراق»، بانک مرکزی در کوتاهمدت با اقداماتی خاص (مانند انتشار الکترونیکی اوراق، راهاندازی بازار ثانویه و ...) هزینههای انتشار اوراق را کاهش دهد. برای حل مشکل «نبود بازار ثانویه منسجم و تعهد بازخرید پیش از سررسید»، هرچه سریعتر بازار ثانویه اوراق مشارکت در بازار بین بانکی راهاندازی و در برگه های اوراق مشارکت آتی بانک مرکزی تاکید شود که فروش اوراق پیش ازسررسید تنها در بازار بین بانکی امکانپذیر است و بانک عامل تعهدی جهت بازخرید پیش از سررسید ندارد.
به منظور حل مشکل «ناسازگاری عقد مشارکت با ماهیت کوتاهمدت عملیات بازار باز»، سررسید اوراق به گونهای تعیین شود که مردم بتوانند وقوع مشارکت و ایجاد سود را تصور کنند. بنابراین انتشار اوراق مشارکت بانک مرکزی در سررسید کمتر از سه ماه چندان مناسب نیست. جهت حل مشکل «عدم امکان مسدودکردن وجوه»، بانک مرکزی منابع جمعآوری شده از محل انتشار اوراق را بهطور مستقیم مسدود نکند بلکه آنها را واقعا جایگزین منابع خود کند (که پیشتر در طرحهای سودده به کار رفته بود) و با آزادسازی منابع گذشته، وجوه را مسدود کند. به منظور حل مشکل «تحمیل هزینه به بانکهای عامل بابت عاملیت و بازخرید اوراق»، بهترین راهحل راهاندازی بازار ثانویه و حذف تعهد بانکهای عامل جهت بازخرید اوراق است.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۷۲۵ تاریخ چاپ: ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
(علاقمندان میتوانند متن این یادداشت سیاستی را که به قلم دکتر حسین میثمی تهیه شده است را از این نشانی دریافت نمایند.)