صدراللهی دامغانی و مهدی نژاددامغانی
یکی از عناوینی که قابل بررسی است و شاید بتواند مبنای حرمت و تحریم پول شویی قرار گیرد، عنوان «بغی» است. برای اثبات و نفی این مسئله، بررسی مختصری لازم است تا این نظریه اثباتاً و یا نفیاً مستدل گردد.
بغی در قرآن در شکلها و صیغههای مختلفی به کار رفته: از آن جمله، بغی1، یبغونکم2، ابتغوا3، ابتغی4.
بغی در لغت به معنای اراده کردن، قصد تجاوز نمودن، یا گذشتن از میانه روی و گاهی به معنای تجاوز در کیمت و ارزش مادی است و گاهی در وصف کیفیت، تعبیر و بیان میشود.5
بغی به معانی دیگری هم ترجمه شده است از جمله: طلب، فساد، تجاوز از حد، دشمنی6 و همچنین تسلط، ظلم و حسد.7 بغی دو گونه است:
۱- بغی پسندیده، یعنی: گذشتن از عدل به احسان و از امور واجب به نوافل
۲- بغی ناروا، یعنی تجاوز از حق به غیر حق».8
دلیل این تقسیم آن که در قرآن آمده: «اِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یظِْلمُونَ النَّاسَ وَ یبْغُونَ فِی الْارْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ».9 اگر بغی پسندیده وجود نداشت، این کلمه «بغیر الحق» از شارع حکیم بعید مینمود.
بغی در اصطلاح فقهی به معنای « خروج از اطاعت امام و حاکم اسلامی عادل است» که با قتال و عدم تسلیم حق توام است.10
کاشف الغطاء در کتاب جهاد چنین فرموده:
« و یدخل فی البغاه کلّ باغ علی الامام او نائبه الخاصّ او العامّ ممتنع عن طاعته»
فیما امر به و نهی عنه فمن خالفه فی ترک زکاه او خمس رد حقوق حاربوه» 11؛
هرکس علیه امام معصوم یا نائب خاص یا عام او خرج کند و از فرمان او سرپیچی کند، امر او را اطاعت نکند و نهی او را ترک ننماید یا از راه ترک زکات یا ترک خمس مخالفت ورزد یا حقوق شرعی را ندهد، باید با او جنگید.
با توجه به تعریف بغی از دیدگاه متشرعه و فقها و با توجه به فرمایش کاشف الغطاء برای بغی چهار رکن اساسی و مهم ذکر شده است:
۱- انگیزه ارتکاب جرم که عبارت است از عزل و برکناری امام یا حاکم اسلامی یا هیئت حاکمه اسلامی.
۲- وجود شک و شبهه در میان بغات که سبب قیام و شورش میگردد.
۳- نیرو و پشتیبان قوی که همین خود موجب تشجیع تک تک افراد باغی برای ارتکاب میشود.
۴- شورش و جنگ، به گونهای که در صورت تحقق سه رکن سابق، اگر شورش و جنگ رخ ندهد جرم بغی تحقق نمییابد. 12
با توجه به خصوصیات اساسی فوق هرچند بین جرم بغی و جرم پولشویی، میتوان جنبههای مشابهی از جمله سازمان یافتگی و جمعی بودن یافت، ولی به هم تفاوتهای اساسی دارند:
۱- یکی از تفاوتهای اساسی بین جرم بغی و پول شویی، تفاوت در انگیزه است. در بغی، انگیزه ارتکاب، سیاسی محض است و بغات به دنبال براندازی حکومت اند، درحالی که انگیزه در جرم پول شویی، اقتصادی محض و در بدبینانهترین حالت، اقتصادی و سیاسی است. سیاسی بودن انگیزه در بغی به قدری شفاف است که بعضی از حقوقدانان، بغی را همان جرم سیاسی دانستهاند. 13
۲- دومین تفاوت در این است که، پول شویی به عنوان یکی از جرایم سازمان یافته برای تحقق، نیاز به وجود گروه مجرم دارد تا با طرح، سازماندهی، تبانی و توطئه، زمینه ارتکاب جرم را فراهم کنند. علاوه براین، استمرار جرم و فعالیتهای مجرمانه نیز از ویژگیهای گروه مجرم است. در حالی که در جرم بغی، اگرچه غالباً ملازم با گروه است؛ درعین حال، الزاماً توسط گروه محقق نمیشود و میتواند توسط یک فرد هم صورت میگیرد و این در موردی است که خود شخص، علیه حاکم اسلامی، قیام کرده و با موضع گیری سیاسی یا حتی اقدام به ترور، بغی خویش را اثبات میکند.
۳- جرم پول شویی یکی از جرایم سازمان یافته بینالمللی است. نفس تشکیل چنین گروهی در قوانین بسیاری از کشورها جرم تلقی میشود، به ویژه آن گاه که اعمالی را مرتکب گردند که نشانگر عزم و اراده جدی آنان برای ارتکاب جرایم مورد تبانی باشد. درحالی که در جرم بغی، صرف تشکیل گروه تا زمانی که مرتکب براندازی نشده و قیام نکند، جرم حساب نمیآید و حکومت با وی به مدارا بر میخیزد. افراد باغی و مخلف دولت اسلامی پیش از آن که سر به شورش بردارند، حق دارند مخالفت خود را ابراز داشته و نظرات خود را محدوده قوانین اسلامی بیان کنند و در مقابل، دولت اسلامی میتواند به اعتراضات آنان پاسخ دهد و احیاناً ضعف و بطلان نظریات آنان را آشکار سازد. در این مرحله، دولت اسلامی حق مجازات آنان را به عنوان بغات ندارد و اگر آنان مرتکب جرایم عادی از قبیل قذف، افترا و امثال آن گردند، مستحق مجازات در حد جرم عادی هستند.
گذشته از این، بغات قبل از شورش و عصیان حق برگزاری اجتماعات عمومی و تظاهرات را دارند و دولت اسلامی تنها هنگامی حق منع و جلوگیری آنان را دارد که برای امنیت عمومی احساس خطر نماید و عواقب آزادی آنان، سبب تقویت و توسعه و اغرا به جهل مسلمانان ناآگاه و جاهل باشد.
۴- آخرین تفاوت در نحوه مجازات است. در جرم بغی، در صورت تحقق بغی و تجاوز و مقاتله، مجازات آنان مقاتله و کشتن است و این به دلیل آیه شریفه: (فَاِنْ بَغَتْ اِحْدَاهُمَا عَلَى الاُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی)14 است، در حالی که مجازات پول شویی الزاماً قتل نیست و متناسب با جرم پول شویی است.15
با توجه به تفاوتهای اساسی میان جرم بغی و پول شویی، نمیتوان جرم پول شویی را مساوی با بغی یا یکی از مصادیق آن دانست، گرچه از جهاتی از جمله تحقق بغی توسط فئه و گروه با هم مشابهت دارند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. قصص(28): 76
2. توبه(9): 47
3. توبه(9): 48
4. مومنون (23): 7
5. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، تحقیق دکتر سید غلامرضا خسروی حسینی، ج 1، ص 226
6. المنجد، ذیل کلمه بغی.
7. ابن درید، محمد بن حسن، جمهره اللغه، ج1، ص370
8. راغب اصفهانی، همان.
9. شوری(42): 484
10. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج21،ص 324
11. به نقل از: مرعشی، محمدحسن، دیدگاههای نو در حقوق کیفری اسلام، ص63
12. دائره المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی، کامران فانی، بهاءالدین خرمشاهی، ج3، ذیل کلمه بغی.
13. مرعشی، محمدحسن، همان، ص62
14. حجرات (49): 9
15. شمس ناقری، محمد ابراهیم، سیاست کیفری ایران در قبال جرایم سازمان یافته رویکرد به حقوق جزای بینالملل، رساله دکتری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، 1380، ص150 تا 155.
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی، صفحه ۱۰، تاریخ چاپ ۱۳۹۴/۰۹/۱۵.