وهاب قلیچ (کارشناس پژوهشی)
«براساس آخرین آمارها حجم مانده سپردههای قرضالحسنه بخش غیردولتی در پایان خرداد ماه امسال با 3.8 درصد کاهش به 31 هزار و 607 میلیارد تومان رسیده است.[1]»
این خبر شاید در بین دهها خبر اقتصادی از جمله هیاهوی کاهش مجدد سود بانکی و بسته خروج از رکود تورمی چندان به چشم نیاید، اما لااقل آن این است که کمی بیشتر بیاندیشیم که ما با فرهنگ ناب «قرضالحسنه» چه کردهایم؟ چه میکنیم؟ و در آینده چه طرح و برنامهای داریم!؟
مسابقه بانکها در افزایش نرخ سود بانکی، تبلیغات پرزرق و برق در رقابت شدید جذب منابع مالی مردم در قالب سرمایهگذاریهای بلندمدت، نرخ تورم بالا که به سرعت از ارزش پول میکاهد و هزینه فرصت نگهداری پول را افزایش میدهد، فراموش ساختن تامین مالی نیازمندان و محرومان به منظور بارور و توانمند ساختن آنان، اشاعه اخباری مبنی بر سوءاستفاده شبکه بانکی از منابع قرضالحسنهای و بکارگیری آن در تسهیلات مبادلهای و مشارکتی، تغییر سبک زندگی به سمت تجملگرایی، نااطمینانی نسبت به آینده اقتصادی و تلاطم و نوسانات مکرر بازارهای طلا و ارز و مسکن و... همه و همه بخشی از این تراژدی را رقم زده است.
مگر نه آن است که قرضالحسنه از نظر اسلام در کنار اعمال واجبي چون نماز و زکات مکرراً مورد تاکيد قرار گرفته است، به نحوی که خداوند در آيه 20 سوره مزمل در کنار فرمان به دو امر واجب، به قرضالحسنه نيز که عملي مستحب است، فرمان ميدهد؛ و یا آنکه با بيان پاداشهايي چون جزای نامحدود و غيرقابل شمارش (بقره، آيه 245) و جلب شکر و سپاس و حلم الهي به سوي خود (تغابن، آيه 17) بر آن است تا مردم با اين عمل به کمک و دستگيري نيازمندان حقيقي بشتابند. پس چگونه است که رفتار ما با میزان اهمیت این امر موکد قرآنی، تناسبی چندان پیدا ننموده است؟
شاید نیازی نباشد از حسنات و برکات بیشمار قرضالحسنه، بیش از این سخن به میان آورد. اما از آنجاکه گاهی طرح یک سوال و تفکر بر آن ارزشی کمتر از دهها خط پاسخ ندارد، این پرسش را طرح میکنیم که آیا زمان آن نرسیده که متولیان امر طرحی جامع و گسترده را جهت احیا و تقویت فرهنگ قرضالحسنه در جامعه بکار گیرند و وکلای ملت در مجلس شورای اسلامی در ترویج فرهنگ قرضالحسنه، قانونگذاری نوینی نموده و از دولت محترم مطالبه و پیگیری بیشتری داشته باشند؟
فرهنگ قرضالحسنه همانند گنجی ارزشمند به دست ما رسیده است و وظیفه تک تک دستاندرکاران و متولیان فرهنگی اقتصادی جامعه است که با حساسیت بالا نسبت به نوسانات آمارهای آن، از این گنجینه پرارزش صیانت و حفاظت نمایند. امید آن است که در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی، تحت تاثیر قرار گرفته شدن بسیاری از سنتها و عادات و رسوم اصیل و گرانبهای خود را از یاد نبرده و با احتیاط و مراقبت بیشتری دست به اعمال سیاستگذاری بزنیم.